3 نوع بازی ذهنی روانی
1. صحبت های شبه کوچک
گفتگوی شبه کوچک، زمانی که دوستان یک گروه به هم نزدیکتر شدهاند، از صحبتهای کوچک ایجاد میشود. این بازیها اغلب با صحبتهای کوچک شروع میشوند، سپس کیفیتی معکوس یا ناسالم ایجاد میکنند. از نوشته برن، مشخص نیست که این تغییر چگونه رخ می دهد.
برای مثال، در سرگرمی «کولر آبی»، دو بزرگسال عادی ناراحتی خود را در مورد رئیس خود ابراز می کنند. در نسخه بازی، آنها ممکن است شروع به زمزمه کردن توهین در گوش او کنند، به این امید که از او بلند شوند. این باور آنها را تأیید میکند که او بیش از حد است، اگرچه ممکن است آنها را اخراج کند (به یاد داشته باشید که بسیاری از بازیها خود ویرانگر هستند).
(یادداشت کوتاه: جالب است توجه داشته باشید که همانطور که برن توضیح میدهد، وقتی افراد به هم نزدیکتر میشوند، صحبتهای کوچک قبلاً بیضرر میتواند به بازیهای ناسالم تبدیل شود. برای اینکه ویژگیهای کمتر شگفتانگیزمان را پنهان نکنیم. با این حال، وقتی شروع به اعتماد کردن به کسی میکنیم، بیشتر باز میشویم – که از یک طرف میتواند منجر به روابط معتبرتر و همچنین آشکار شدن بدیهای ما شود. ممکن است برن یک بار بگوید که شما به اندازه کافی با کسی صحبت کرده اید، می توانید بگویید که چه بازی هایی انجام خواهند داد. بنابراین اگر بازی های مشترکی دارید، فقط زمانی می توانید آنها را بازی کنید که مطمئن شوید با بازی کردن در یک بازی، چهره خود را از دست نخواهید داد. راه بالقوه ناخوشایند.)
2. بازی های زوج
بازی های زوجی عادات ناسالمی هستند که اغلب بین دو نفر در یک رابطه نزدیک و متعهد ایجاد می شود. آنها می توانند سال ها ادامه دهند و ممکن است تأثیر منفی جدی بر زندگی بازیکنان بگذارند. برخی از آنهایی هستند که امروزه آن را سوءاستفاده مینامیم.
مثلاً بگویید مردی ناخودآگاه این باور را دارد که “زنان سزاوار هیچ احترامی نیستند.” او با شریک زندگی خود بد رفتار می کند و به تدریج به سلامت روان او آسیب می رساند. پس از مدتی افسردگی شروع می شود و او شروع به افزایش وزن می کند. شریک زندگی او عصبانی می شود: “باورم نمی شود که خودت را اینطور رها کرده ای.” به گفته برن، باور او باعث شد تا موقعیتی را ایجاد کند که اعتقاد او را “ثابت کند” و او در تمام مدت از آن بی خبر است.
(برن می گوید که «بازی» که به این عنوان استفاده می شود برای بی اهمیت جلوه دادن این موقعیت ها نیست. در عوض، به ماهیت تنظیم شده چنین تعاملی اشاره دارد – الگویی قابل تشخیص وجود دارد که از آن پیروی می کند.)
3. بازی های شغلی
بازیهای شغلی بازیهای طولانیمدتی هستند و ممکن است زندگی بازیکن را از بین ببرند. با بازیهای حرفهای جدی، سبک زندگی، شخصیت، سلامتی و وضعیت مالی بازیکن میتواند در سراسر بازی از هم بپاشد.
برای مثال، «معتاد» میتواند سالها ادامه داشته باشد و اغلب زندگی بازیکن را از مسیر خارج میکند. بگویید بازیکن A اعتقادی مانند “من بی ارزش هستم” دارد. شرایط دشوار مختلف (به یاد داشته باشید که هر نمونه از یک بازی تاریخچه منحصر به فردی دارد) بازیکن A را به سوء مصرف مواد سوق می دهد. این یک چرخه مخرب را شروع می کند که به سلامت و موقعیت او در جامعه آسیب می زند.
ممکن است مردم سعی کنند به او کمک کنند – احتمالاً با بازی “سامری خوب” – اما طبق مدل برن، بازیکن A راهی برای تداوم بازی او پیدا خواهد کرد. او ممکن است احساس بی ارزشی بیشتری کند زیرا مردم می خواهند کمک کنند. این اعتقاد او را تأیید می کند و بازی او را تقویت می کند.
این حلقه بازی ممکن است سالها از زندگی بازیکن بگیرد و بدون مداخله مؤثر حلنشده باقی بماند.
(یادداشت کوتاه: اگرچه او آن را در این دسته قرار نمیدهد، اما برن همجنسگرایی را یک سبک زندگی بیمارگونه توصیف میکند: او مردان همجنسگرا را «همجنسبازان حرفهای» میخواند، گویی میخواهد پیشنهاد کند که این یک بازی شغلی است. و مانند بازیهای شغلی، استدلال میکند که بازی “همجنس گرایی” زمان را تلف می کند و توانایی فرد را برای داشتن یک زندگی خوب ناتوان می کند. روانپزشکی از نظر تاریخی همجنس گرایی را به عنوان یک بیماری درمان می کند. این در واقع یک قدم به عقب از فروید است که نوشته بود میل همجنس گرایان نه بیماری است و نه بیماری است. چیزی که مایه شرمساری است. “همجنس گرایی خود-همسان” از کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی حذف شده است، اگرچه همجنس گرا هراسی آشکار برن در بازی هایی که مردم بازی می کنند ادامه دارد.)
بازیهای شغلی نمونهای از نکته دیگری است که برن به آن اشاره میکند: اینکه مردم بازیهای خود را با شدتهای مختلف انجام میدهند. او اینها را با شدت جرم مقایسه می کند: درجه اول، دوم و سوم.
بازی های درجه یک عموماً خفیف یا خوش خیم هستند. بسیاری از ما “Morning Joe” را بازی می کنیم، یک شکل بسیار ملایم از “Addict”، که در بیشتر موارد شامل برخی غرغرهای عبوس است.
بازی های درجه دو ترجیحاً مخفی نگه داشته می شوند. برای مثال، “نوشیدنی روز” ممکن است شامل فلاسک، شریک نگران و بدتر شدن سلامتی باشد.
بازی های درجه سوم منجر به عواقب جدی قانونی یا کشنده می شود. برای مثال، «مرد فلوریدا» – ممی که جنایات خارج از ریل انجام شده توسط مردان در فلوریدا را به سخره می گیرد – می تواند برای مثال شامل تعقیب و گریز اتومبیل با سوخت مت آمفتامین باشد که به قتل و دستگیری مجرم ختم می شود.